دوره ها و تحولات مشروطه
دورهها و تحولات مشروطه از 13 مرداد 1285 ش. که قیام با شکوه مردم ایران، مظفرالدین شاه را مجبور به امضای فرمان مشروطیت کرد، تا 22 بهمن 1357 که انقلاب اسلامی بزرگ و یکپارچهی مردم مسلمان ایران به حکومت ننگین دودمان پهلوی پایان داد و با همهپرسی 12 فروردین 1358
دورهها و تحولات مشروطه
از 13 مرداد 1285 ش. كه قيام با شكوه مردم ايران، مظفرالدين شاه را مجبور به امضاي فرمان مشروطيت كرد، تا 22 بهمن 1357 كه انقلاب اسلامي بزرگ و يكپارچهي مردم مسلمان ايران به حكومت ننگين دودمان پهلوي پايان داد و با همهپرسي 12 فروردين 1358 ش، حكومت مشروطه منسوخ شد، تحولات و تغييراتي اساسي در نظام مشروطيت رخ داد كه نياز به بررسي و مطالعات بيشتر دارد. ما براي رعايت اختصار تنها به تقسيمبندي دورهها و تحولات مشروطه و يادآوري نكات برجستهي آن بسنده ميكنيم و شرح وقايع و تحليل بيشتر تحولات اجتماعي و سياسي را به فرصتي ديگر واميگذاريم.
دورهي اوّل: آغاز مشروطيت (1285 ـ 1287 ش.)
با شكست استبداد كبير و آغاز به كار نخستين دورهي مجلس شوراي ملي، در تاريخ 13مهرماه 1285 هـ . ش. حكومت مشروطه در عمل وارد نخستين مرحلهي خود شد و با تصويب قانون اساسي در 15 مهرماه سال بعد شكل و محتواي خود را بازيافت. مرحلهي اوّل مشروطيت، كه همان دورهي اوّل دو سالهي مجلس شوراي ملي بود، با كودتا و به توپ بستن مجلس توسط كلنل لياخوف، رئيس قزاقها و به دستور محمدعلي شاه(150) در دوم تيرماه 1287 ش. پايان يافت و حكومت نظامي در سراسر ايران برقرار شد.
با آغاز استبداد جديد، كه به دليل عمر كوتاهش استبداد صغير ناميده ميشود، بسياري از روشنفكران غربگرا صحنهي مبارزه را رها كردند، و يكبار ديگر جنبش مردم ايران با الهامگرفتن از روح مذهب و رهبري روحانيت، در اندك مدتي به اوج خود رسيد و مردم در تهران و شهرستانها دست به دفاع مسلحانه زدند. آنان از شهرهاي تبريز، رشت و اصفهان حركت و پايتخت را محاصره كردند و سرانجام با ياري مردم تهران، مركز حكومت را به تصرف در آوردند.
انگيزه و محرك اصلي مردم در اين قيام، دستورالعملهايي بود كه از سوي مراجع و علماي بزرگ، بهويژه از نجف اشرف، به دست مردم ميرسيد. اين بيانيهها و روشنگريها بود كه مردم را ـ بر مبناي وظيفهي شرعي ـ در سراسر ايران به مقاومت برانگيخت. آنان با وجود حكومت نظامي، به دفاع مسلحانه واداشت و سرانجام استبداد را براي دومين بار به سقوط كشاند. در اين ميان با برافراشتهشدن دو پرچم روس و انگليس بر سردر عمارت سفارت روسيه كه شاه فراري خودكامه را پناه داده بود،(151) ماهيت سياستهاي هماهنگ و مداخلهجويانهي روس و انگليس براي چندمين بار روشن شد.
فترت استبداد صغير يك سال و چهار ماه و بيست و يك روز طول كشيد و سرانجام با خلع(152) محمدعلي شاه و آغاز انتخابات دورهي دوم مجلس شوراي ملي پايان يافت.